می توان هزاران دلیل برای این مساله پیدا کرد و همه آن ها زیر این 3 عنوان جای می گیرند:
- مهارت
- نگرش
- رفتار
مهارت
موفق شدن در کاری که قصد انجامش را داریم مهارت های خاصی را می طلبد که من ندارم یه به اندازه کافی ندارم. مثلا من فروشنده هستم و مهارت پرزنت کردنم خوب نیست. یا کارآفرین هستم و مهارت استخدام کردن افرادی که می توانند کار را به پیش ببرند را ندارم.
نگرش
ذهنیت و نگرش لازم برای موفقیت در کاری که می خواهم انجام بدهم را ندارم. در حال ساخت ایده ای هستم فکر می کنم این کسب وکار نمی تواند ماهی 100 میلیون تومان درآمد داشته باشد یا فکر می کنم من نمی توانم کسب و کاری بسازم که ماهی 100 میلیون تومان درآمد داشته باشد( احتمالا سال بعد این عدد ها خنده دار خواهند بود). نگرش یک بعد دیگر هم دارد ما فکر می کنیم با ایده پردازی خوب می توانیم موفق شویم و نیاز به تلاش نداریم، یا فکر می کنیم دوست و آشنا و پارتی مشکل را حل می کند و به سراغ انجام کار نمی رویم.
رفتار
رفتار مناسب برای موفقیت در کاری که می خواهم انجام بدهم را ندارم. من نوعی کارآفرینی در تولید محصول شیمیایی هستم و نیاز است که در نمایشگاه ها حاضر شوم و شبکه سازی کنم انجام نمی دهم، کسب و کار در جریان است و به عنوان مدیر نیاز است صبح زود سرکار حاضر باشم اما صبح می خوابم.
پیشنویس: این سه از نظر من انقدر بدیهی است و می توان برای آن توضیح آورد که نوشتن توضیح بیشتر برای آن منظقی نیست.
