رهبر بودن، خواه مدیر عاملی باشد یا ژنرال ارتش، عضو هیات مدیره یا مدیر بخش، سخت است. بعنوان رهبر شما باید همیشه در وضعیت کنترل همه چیز حضور داشته باشید، حتی روزهایی که از شدت کار مایوسانه در تقلا هستید. شما باید به خودتان اعتماد داشته باشید. باید قاطع باشید. باید لبخند بزنید. باید بخندید. باید با کارمندان در درک مسائل مشارکت کنید و قدردان کارشان باشید. باید ظاهر کسی که مدیر است را داشته باشید. شما کم کم باید در ذهن مردان و زنانی که با شما کار می کنند این غرور را تذریق کنید که رهبرشان می تواند هر مشکلی را حل کند.
بعنوان رهبر شما نمی توانید روز بد داشته باشید. شما فارغ از شرایط،هیچوقت نباید مغلوب و شکست خورده بنظر برسید، اگر شما بدخلقی و اخم کنید، اگر سرتان را پائین بیاندازید، اگر از بالادست ناله و از زیردست شکایت کنید، آنوقت شما احترام مردان و زنان کنارتان را از دست خواهید داد و این نا امیدی مثل آتش در خرمن به سرعت گسترش می یابد.
رهبر بودن مسئولیت فوقلعاده ای است. روزهایی خواهد آمد که از اینکه سرنوشت سازمان روی دوش شماست خواهید ترسید. اما باید بدانید که شما رهبر شده اید چون خودتان را طی مسیر ثابت کرده اید. نشان داده اید که کار را می شناسید، نشان داده اید که می توانید مشکل را حل کنید و قاطع باشید. شما تمام خصوصیات لازم برای رهبری را نشان داده اید. و حتی اگر هیچکدام از موارد بالا برای شما صادق نیست، الان که رهبر هستید، کنترل همه چیز با شماست. پس سکان را بگیرید و رهبری کنید.
منبع: کتاب حکمت مرد قورباقه ای، ژنرال مک راون