فکر می کنم در نهایت دست آوردهای ما از چیزهایی که نمی توانیم تحمل کنیم و باید تحمل کنیم فراتر نمی رود.
هر کار آسانی، هر هدف ارزشمندی، هر علاقه شخصی ابعادی دارد که انجامشان برای ما سخت است و باید بتوانیم دندان روی جگر بگذاریم و انجامشان بدهیم.
ذهنیت اولیه ما درباره این چیزها صرفا کاتالیستی برای شروع اقدام است و بعد از شروع چیزی که ما را پیش می برد انجام کارهایی است که دیگران نمی خواهند انجام بدهند، کارهایی که دیگران به تعویق می اندازند و باید انجام آنها را تحمل کنیم.