حقیقت اگر ابزار بود
* باید شمشیر میشد که نوک تیز آن حباب خوش خیالی ما را بترکاند
*باید کلنگ میشد که بتواند دیوار امیدهای واهی ما را خراب کند
*باید سطل آبی میشد که ما را از خواب بپراند
حقیقت سخت است و دردناک و اولین راه شناختن حقیقت از دروغ درد آن است.
و این درد ارزشمند ، بهتر ازخوش خیالی و امید و خواب آلودگی حاصل از نادانی است
حقیقت همان شربت تلخ زمان کودکی مان است
دوستش نداشتیم
و آن را با چاشنی چیزهایی که دوست داشتیم به ما می خوراندند
هنوز هم تلخ ها را دوست نداریم
اما یاد گرفته ایم قهوه و چیزهای تلخ تر را بخوریم و لذت ببریم
حقیقت همین شکلی است
ناخوش آیند با نتیجه مطلوب.
کاملا درست 👍