روانشناسها میگن کل زندگی تلاشی هست برای فرار از درد و حرکت بسوی لذت.
ما با توجه به نوع تربیتی که شدیم تفریح را سازنده نمی دونیم و درد را آزار دهنده.
احتمالا نظر اکثر افراد این باشه که درد سازنده تره
درد تغییر ، درد رشد ، درد مسئولیت و… از انواع سازنده درد هستند
اما فکر می کنم می شود از قدرت درد بهتر هم استفاده کرد
یکی از لذت های تاثیر گذاری که ما تجربه می کنیم حس التیام و تسکین هست.
دردی بوده که الان نیست یا در حال بهبوده
حس رهایی و سبکی این را همه مان تجربه کرده ایم.
این دقیقا همان حسی است که بعد از رسیدن به اهداف سخت تجربه اش می کنیم.
متوجه شده ام اگر ما به دنبال تسکین باشیم موثرتر عمل می کنیم
همکاری که منتقد و سرزنشگر است و مدام به بهانه های پوچ ما را به باد انتقاد می گیرد
مشتری سختی که ناراضی است و بیشتر از حد و حق اش خدمات گرفته و هنوز هم ناراضی است
دوستی که سر هر پیچ زندگی شما را بانک سرپیچ قبل از خانه شان می بیند و مزاحمت یکطرفه دارد.
اینها نیاز دارند کار سختی برایشان انجام شود
که قبل از انجام کار و در حین انجام آن احتمالا استرس و کمی عذاب وجدان داریم
اما در انتها وعده تسکین را به شما می دهم.
پینوشت: بدون ساختار و پراکنده گفتم و تصمیم داشتم درباره اینکه احساسات منفی می توانند جنبه مثبت داشته باشند بنویسم ، ویرایش نمی کنم حتی دوباره نمی خوانم اش که می دانم اگر برای بعد بماند دیگر منتشر نمی شود.